دوست داشتید هنگام نهار با یه آیپد شکل غذاها رو نشونتون میدادن و غذاتون رو از بین اون ها انتخاب می کردید؟
دوست داشتید جای فرد زیر بودید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه مطلب ...
کشف شده که بعضی حرکات انگشتان دست برای درمان اعجاز می کند!
ادامه مطلب ...
فرستنده : حمید
یکی از فانتزیام اینه که با دوستام برم
ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ…ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﻮﺭﺍﻥ ﻣﻦ ﭘﺎﻡادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
فرستنده : محمد صادق
گوشیمو گذاشتم رو حالت
"air plane mode"
از طبقه ۱۲ ام پرتش کردم تو هوا , افتاد خرد و
خاکشیر شد... :|
نمیدونم این چه قابلیت مسخره ایه!
کار نمیکنه که...
سخت ترین تجربه ترک معشوق و جدایی برای من وقتی
بود که.....
.
.
.
.
.
.
.
.
خواستم سنگی که از مدرسه تا خونه شوت کرده بودم رو بزارم تو کوچه و برم :))
فرستنده : حمید
- نوستراداموس تکلیفمونو مشخص کنه!
واسه امتحانات بخونیم یا دنیا قراره نابود شه؟!
-
داریم آبگوشت می خوریم، گوشتکوب رو گرفتم دستم تیریپ خاطره ها کودکی ...
به بچه خواهرم می گم: دایی جون این گوشتکوب سنش از منم بیشتره ...
مادرم از اون ور میگه: فایدشم همینطور!
- یه کاسه ای هست بهش میگن کاسه صبر، منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه فک کنم از این لگن قرمزاس
ادامه مطلب ...
فرستنده : محمد صادق
یه
بارم اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بمیرم چیکار میکنی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت مرگ بگیری مردشور
برده الهی به تیر غیب گرفتار بشی سرت به سنگ لحد بخوره ... لال شی ایشالا آخه این
چه حرفیه؟! :|
داشتم عزرائیلو میدیدم
فرستنده : محمد صادق
یه
دختر مسیحی میره پیش کشیش که به گناهاش اعتراف کنه.
میگه:
من هر دفعه از جلوی آینه رد میشم، به خودم میگم من چقدر خوشگلم،
من
گناه میکنم؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کشیشه میگه: نه دخترم
شما گناه نمیکنی، اشتباه میکنی