قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی

فرستنده : حمید


1-عجب معادله پیچیده ای:

سوسک از موش می ترسه
موش از گربه می ترسه
گربه از سگ می ترسه
سگ از مَرد می ترسه
مرد از زن می ترسه
زن از سوسک می ترسه

کار خدا رو می بینید!!

2-خارجی ها قبل از امتحان:
موفق باشی رفیق :)
.
..
...
ایرانی ها قبل از امتحان:
برسونی ها =)))

ادامه مطلب ...

وقتی اینترنت قطع میشه این کارها رو انجام بدید!

فرستنده : محمد صادق

1. بشینید و مگس بپرونید !

2. از ۱ تا ۱ میلیون بشمارید

3. مجموعه تصاویری رو که در سیستمتون دارید اسم هاش رو عوض کنید و مرتب کنید

4. خوب اون رو دوباره به هم بچسبونید !

5. چند تا فیلم تماشا کنید

6. کارهای شخصیتون رو انجام بدین

ادامه مطلب ...

چند مطلب زیبا و خواندنی

فرستنده : علیرضا

روزی دخترک از مادرش پرسید: 'مامان نژاد انسان ها از کجا اومد؟مادر جواب داد: خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژادانسان ها به وجود اومد.'

دو روز بعد دختر همین سوال رو از پدرش پرسید .
پدرش پاسخ داد: 'خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد ..'
دخترک که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت:مامان  تو گفتی خدا انسان ها روآفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند...من که نمی فهمم !
مادرش گفت: عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد خانواده ی خودم گفتم و بابات درمورد خانواده ی خودش !
 

ادامه مطلب ...

تام هیکل

فرستنده : علیرضا

مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی، یک مرد با هیکل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد..
او در حالی که به مایکل زل زده بود گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!» و رفت و نشست.
مایکل که تقریباً ریز جثه بود و اساساً آدم ملایمی بود چیزی نگفت اما راضی هم نبود. روز بعد هم دوباره همین اتفاق افتاد و مرد هیکلی سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روی صندلی نشست و روز بعد و روز بعد...
این اتفاق که به کابوسی برای مایکل تبدیل شده بود خیلی او را آزار می داد. بعد از مدتی مایکل دیگر نمی تواست این موضوع را تحمل کند و باید با او برخورد می کرد. اما چطوری از پس آن هیکل بر می آمد؟ بنابراین در چند کلاس بدنسازی، کاراته و جودو و ... ثبت نام کرد. در پایان تابستان، مایکل به اندازه کافی آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پیدا کرده بود.
بنابراین روز بعدی که مرد هیکلی سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!»
مایکل ایستاد، به او زل زد و فریاد زد: «برای چی؟»
مرد هیکلی با چهره ای متعجب و ترسان گفت: «تام هیکل کارت استفاده رایگان داره.»
پیش از اتخاذ هر اقدام و تلاشی برای حل مسائل، ابتدا مطمئن شوید که آیا اصلاً مسئله ای وجود دارد یا خیر...

میتونم بهت اعتماد کنم ؟

فرستنده : علیرضا


کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن!

 

ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ، 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ!...

 

دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه در مورد تاسف­بارترین تصادف­های تاریخ بشر با ماشین!  کلی هم به خانواده ها توصیه میکنه!

ادامه مطلب ...

مهمترین دستاوردهای مذاکرات هسته ای

فرستنده : سعیده
مهمترین دستاوردهای مذاکرات هسته ای

قاشق چای خوری

فرستنده : علیرضا

تا وقتی مجردی هرکی بهت میرسه
میگه ت
و که همه چی داری چرا ازدواج نمیکنی؟
وقتی ازدواج کردی هرکی بهت میرسه میپرسه
تو که همه چی داشتی واسه چی ازدواج کردی!

 

 

سال ها گذشت و کسی ندید که انسانی با قاشق چای خوری ،چای بخورد

 

 

وقتی ارزش ها عوض می شوند، عوضی ها با ارزش می شوند . .

 

ادامه مطلب ...

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (3)

فرستنده : حمید


1) من نمی دونم این چه مرضیه که تا ساعت رند نشه آدم نمی تونه درس خوندنو شروع کنه.

2) روزی رو می بینم که داریم سنگ می خوریم یهو یک تیکه نون سنگک میره زیر دندونمون.

3) دیروز دو ساعت درس خوندم بیهوش شدم... می ترسم تو امتحانات برم تو کما!

4) فی الواقع من از سوسک نمی ترسم! مسئله اینجاست، سوسکی رو که صبح دیدم؛ ناپدید شده


5) سیب از درخت افتاد و نیوتن کشف شد!


ادامه مطلب ...